Wednesday, October 01, 2003

زندگی سختی ها ی مخصوص به خود را دارد. هيچوقت نمی توانی فکر کنی که همه چيز بر وفق مرادت پيش
می رود. يک روز خوب است و يکروز در عين کاميابی می بينی همه چيز به هم ريخت و از بين رفت. فکر می کنم در طول اين 6 ماه به اندازه 10 سال تجربه آموخته ام . تجربه اينکه تو نمی توانی هيچ چيز را عوض کنی
حتی حالا می توانم به آن هميشه دوستش داشته و دارم بگويم " آری آسمان هر کجا همين رنگ است " و تاسف بخورم . زيرا هر کجا اين تويي و تو را به اين آسانی نمی توان تغيير داد . شايد به راستی ما در هر کجا صليب خود را بر دوش می کشيم . از اين صليب که در واقع همان اعمال ماست راه گريزی نيست.
آری آسمان هر کجا به رنگی است اما در چشم تو هميشه همان رنگ است که چشمانت می بينند.