Monday, October 20, 2003

هميشه گفته اند ما ايرانيها مرده پرستيم . يعنی مرده ها را بيش از اندازه احترام ميکنيم . حتما بارها اين حرف را شنيده ايد که " پشت سر مرده حرف زدن گناه داره " يا وقتی حرف از کارهای بد کسي که مرده مي زنند میگويند
"سيس بسه مرده که نمي تونه جواب بده غيبت می شه " . اينها را بگذاريد کنار اين حرفی که می گويند ملت ما حافظه تاريخي ندارند . و البته خيلی هم بيراه نمي گويند . اين را بزرگ استادی هميشه سر کلاسهايش به ما که جوجه شاگردانی بوديم ياداور مي شد که تاريخ ايران را بايد هميشه با اين ديد نگاه کرد که اين ملت هرگز حافظه تاريخی نداشته و ندارد . و سالها بعد بزرگ مرد ادب ايران شاملو نيز در آن سخنرانی تاريخی که صدای خيلی ها را در آورد اين را گفت . وقتی حرف شاملو را شنيدم ياد استادم افتادم و بعد از مدتها تازه فهميدم که چه می گويد و اين شايد بخاطر بالا رفتن سن ( البته نشنيده بگيريد) و پيدا کردن تجربيات بيشتر از زندگي بود. فکر مي کنم قسمت اعظم اين حافظه تاريخی را تابوهای فرهنگی مان مثل همين " پشت مرده حرف نزدن " باعث شده . تابوهايي که اگر خوب بدنبال ريشه هايش بگرديم می بينيم که از بن قدرت و مذهب
قدرت مداری که از دوران باستان در ايران حاکم بوده آمده است. و قسمت کمی هم مربوط به همان روحيه انسانی مان ميشود که هميشه از بدي ها فراری است و بدنبال ايجاد اتوپيای آرمانی انسانی است. اما اين دومی به گمان من نقش کمتری از اولی دارد
برای فرار از حافظه ای که بدی ها و سختی ها را حفظ می کند بايد راههايي باشد . از زمانهای قديم هم در همان مثل های قديمی مي توان نمونه هايي برای آن يافت . مثل هايي چون " آدم عاقل از يک سوراخ دوبار گزيده نمي شود " و مانند آن ...