Thursday, November 20, 2003

! شش ماه از آمدن ما به استراليا گذشت. بالاخره تمام شد .البته با کمک دوستان
يعني آخر هفته ديگر مي گذرد . اتفاقات زيادی افتاده در ضمن اينکه هيچ اتفاقي نيفتاده است . من هم کم کم دارم با لهجه عجيب و غريبشان کنار مي آيم . اما حالا مهمترين مسئله تغيير خانه بود. وقتي به اينجا آمديم روز دوم به سراغ خانه رفتيم و به راهنمايي برخي دوستان جديد اين خانه را گرفتيم . که لعنت بر آن باد . راستش در نگاه اول قشنگ است اما ..... امان از بعدش.
در بريزبن که فکر مي کنم سومين شهر بزرگ استرالياست ( البته فکر نکنيد خبری است وسعت آن زياد اما جمعيتش فقط حدود 1000000 نفر است . البته کمی کم و زياد ) و البته به نظر من تازه به همت ساحل معروف نزديکش " گلد کست" دارد به شکل شهر در مي ايد , خانه ها بيشتر قديمي هستند . البته الان دارند سعي مي کنند با گسترش شهر خانه های نوساز را رواج دهند. اين خانه های قديمی که چوبي هستند ( عين پر کاغذ ) روی پايه های چوبي بلندی هستند . و به آنها مي گويند " کوئینزلندر" که از اسم اين ايالت گرفته شده است . اين خانه ها مگر آنهايي که بازسازی شده اند هيچ امکانات رفاهي ندارند . مثلا وجود کمد ساخته شده در داخل خانه ها چيز غريبي
و جديدی است که بايد در خانه های تازه ساز که بيشتر در محله های دورتر از شهر هستند و خانه های بلوک بلوک کوچکی که اينجا بهشان " يونيت" مي گويند و" تاون هاوس" ها که نوعی مجتمع های کم واحد هستند و" آپارتمان" ها که بيشتر داخل مرکز شهر هستند و قيمت های بالا دارند پيدا کرد. من که از هر چي خانه کوئينزلندر است بيزارم . اين خانه ها ظاهر فانتزی دارند دقيقا مثل همان نقاشي هايمان در کودکی هستند به همان سادگي اما نامناسب با نوع زندگي ما .
خلاصه حاصل گشتن يک هفته اي ما شد يک تاون هاس که در واقع همان آپارتمان های خودمان در مجتمع های کم واحد است. اين خانه جديد دوتا اتاق خواب دارد با يک اشپز خانه اوپن و کوچولو و سالن کوچولو و خوشگل . و از همه مهمتر موکت تميز و نسبتا نو . (هر چند من در هر حالتي از موکت بدم مي آيد چون هر گزنمي توان مطمئن بود که تميز شده است) کو چولو و. نقلي و خوب ارزانتر از اين خانه . که اين خيلي مهم است
هفته ديگر اسباب کشي دارم و از حالا مشغولم ! فکر رهايي از اين خانه لذت بخش است. هر چند حتما دلم برای منظره های متنوع حياطهای خانه های ديگر و گلها و درختهاشان تنگ می شود.



فکر نمي کردم در عرض 6 ماه و با اين مشکل مالي ما اين همه وسيله جمع شده باشد . اينقدر هست که بايد با کاميون اسياب کشي کنيم.